احتمالا کسی در جامعهی ایران نیست که تاکنون کلمه تورم را نشنیده باشد. بسیاری از مواقعی که سوار تاکسی میشویم، مسافران و رانندگان مکالمهی زیر را در مورد مخارج روزمره انجام میدهند:
به طور خلاصه، تورم یعنی بالا رفتن قیمتها.
حالا ببینیم چطور میشود که قیمتها بالا میرود. قیمتها از نتیجهی عرضه (تولید) یک کالا و تقاضای یک کالا مشخص و این عرضه و تقاضا با توجه به شرایط تعیین میشود. مثلا یک بطری آب در وسط بیابان قیمت بیشتری از یک سکه طلا پیدا میکند. خوب مشخص است عرضه آب در بیابان کم است و طلا در وسط بیابان به دردی نمیخورد. پس قیمت آب بالا و بالاتر میرود.
زمانی که قیمت مواد اولیه و دستمزد کارگرها زیاد میشود، به صورت خود به خود قیمت کالای عرضه شده (تولید شده) بالا میرود، پس تورم بوجود میآید. زمانی که ما برای خرید کالایی هجوم میبریم، باز هم بدلیل افزایش تقاضا قیمت کالا خود به خود زیاد میشود و تورم بوجود میآید. اگر نظارت بر قیمت را انجام دهیم، تولید کننده یا مقدار کالا را کم میکند، یا از کیفیت کالا کم میکند و این هم نوعی تورم است که به آن تورم پنهان میگویند. اگر جیرهبندی کنیم، مثلا کوپن در اختیار مصرف کنندگان قرار دهیم، مسالهی احتکار بوجود میآید و باز هم قیمتها بالا میرود و تورم ایجاد میشود.
پس چه کنیم که تورم به وجود نیاید؟ این سوالی است که سیاست مداران مدام از اقتصاددانان اطراف خود میپرسند. پاسخ این است که ساختارها و پایههای اقتصاد را درست کنید، رقابت ایجاد کنید، کنار بایستید و تماشا کنید، تورم از بین میرود. به همین سادگی! شاید با خودتان بگویید، اگر رفع تورم به همین سادگی است، پس چرا سالیان سال است که ما در کشورمان تورم داریم؟ پاسخ این سوال پیچیده است و مشکل به ساختارهای روانی، اجتماعی، ژنتیکی، اقتصادی، فرهنگی، تاریخی و سیاسی ما برمیگردد و اصلاح این ساختارها دشوار و زمانبر است.
سوال بعدی اینکه شنیدهایم میگویند تورم این ماه نسبت به ماه قبل، تورم نقطه به نقطه، یا تورم منتهی به فلان ماه. برای اینکه این مفاهیم را متوجه شویم، اول باید ببینیم تورم چگونه محاسبه میشود.
شاخص قیمت
تورم را بانک مرکزی و مرکز آمار در ایران محاسبه میکنند و برای این کار سبدی از محصولات را انتخاب میکنند، مثلا در این سبد دو عدد پودر رختشویی، یک قالب صابون، یک بار مسافرت داخل کشور، یک متر آپارتمان یک قالب پنیر، یک کیلو برنج، ۱۰۰ گرم گوشت و… قرار میدهند، قیمت آنها را در فروردین سال ۱۳۹۶ اندازهگیری میکنند و همین سبد را در فروردین ماه و مابقی ماههای سال ۱۳۹۵ هم اندازهگیری میکنند و از طریق محاسبات ریاضی برای هر ماه شاخصی میسازند که به آن شاخص سطح قیمتها میگویند. اگر افزایش این شاخص را از فروردین ۱۳۹۶ به فروردین ۱۳۹۵ محاسبه کنند، به آن تورم نقطه به نقطه میگویند. اگر افزایش شاخص را از فروردین ۱۳۹۶ نسبت به اسفند ۱۳۹۵ محاسبه کنند، به آن تورم ماهانه میگویند و اگر افزایش این شاخص را از فروردین ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۶ به صورت ماهیانه حساب کنند و میانگین بگیرند، به آن تورم منتهی به فروردین ۱۳۹۶ یا همان تورم سالیانه میگویند که مهمترین نرخ تورم در آمار است.
سوال دیگری که به وجود میآید این است که چرا مردم گاهی میگویند تورم وجود دارد و مشاهده میکنند که مثلا قیمت گوش ۵۰ درصد گران شده، اما آمارها نشان میدهد که تورم تنها ۹ درصد بوده است؟
هرکس با توجه به کالاهایی که با آن سر و کار دارد، تورم را احساس میکند اما در سبد کالا، اقلام زیادی وجود دارد، مثلا ممکن است قیمت یک قالب پنیر در سبد کم و قیمت لاستیک خودرو زیاد بشود. در آن صورت راننده تاکسی میگوید تورم داریم اما زن مسنی که همسایهاش هست و در این اواخر پنیر خریده است، بگوید نه تنها تورم نداریم بلکه قیمتها کم شده است. پس اینکه تورم را در جامعه چگونه احساس کنیم، بستگی به سطح مصرف و نوع مصرف ما دارد و شاخصها سبدی از کالاها را اندازهگیری میکند. ممکن است ما هیچگاه مسافرت خارجی نرویم و این نوع مسافرت ارزان شده باشد. این ارزان شدن قاعدتا در زندگی ما مشاهده نمیشود.
یکی از سوالهای اساسی این است که چه کنیم تا از تورم جا نمانیم؟ پاسخ به این سوال لزوما در یک مقاله نمیگنجد و از شما دعوت میکنیم با عضویت در کانال تلگرام فکر زمستون و یا سر زدن دایمی به سایت فکر زمستون، مطالبی را که برای راهنمایی شما در این خصوص گذاشته میشود، مطالعه فرمایید.
من رشته ام اقتصاده و کلا داریم از تورم و این چیزا میخونیم،باید بگم شیوه ی بیانتون واقعا فوق العاده اس،خدا قوت
ممنون از شما کاربر گرامی.
همه سعی ما این بوده که مفاهیم پیچیده رو به شکل ساده و ملموس بیان کنیم.