امکان کار در خارج از منزل برایتان فراهم نیست؟ دوست ندارید برای کسی کار کنید؟ کار خود را دوست ندارید؟ ذهن شما پر از ایده و نوآوری است؟ میخواهید در خانهتان حضور داشته باشید و همزمان درامدی نیز کسب کنید؟
اگر شما به هر دلیلی تصمیم گرفتهاید که کارافرین باشید آن هم در منزلتان، ما در این مطلب به شما راه را نشان میدهیم. شروع هر کاری نیازمند یک برنامه کسب و کار (بیزینس پلن) است که همه مراحل کار شما را دربر دارد. اگر به شرکتی مراجعه کنید تا برای شما برنامه کسب و کار تهیه کنند؛ با ارقام بالایی مواجه خواهید شد که ممکن است برای یک کسب و کار خانگی و کوچک به صرفه نباشند. اما خیلی نگران نباشید، ما در این مطلب سعی میکنیم موارد مهم یک بیزینس پلن را به صورت خلاصه به شما آموزش دهیم که بتوانید یک برنامه کسب و کار یا بیزینس پلن مختصر و اولیه برای خودتان تهیه کنید.
نکتهای که پیش از آغاز بحث باید ذکر شود این است که کارافرینی امری پردردسر است! فرقی ندارد در منزل باشید یا جای دیگر، شما حتما با دردسرها و چالشهای متعددی مواجه خواهید شد. پس اگر فکر میکنید زمان یا توان مقابله با این چالشها را ندارید به فکر راه دیگری برای درامد باشید!
هر بیزینس پلن شامل اطلاعات کاملی در حوزه بازار، مالی، فنی، ریسک و استراتژی کلی کسب و کار است؛ گاهی اوقات این اطلاعات ممکن است به بیش از ۱۰۰ صفحه نیز برسند. در اینجا قصد داریم به طور خلاصه به برخی از نکات مهم هر قسمت اشاره کنیم تا بتوانید برای کسب و کار خانگی خود برنامهریزی کنید.
بازار:
یکی از چالشهایی که کسب و کارهای خانگی با آن روبرو هستند عدم اطمینان از فروش و کانال توزیع است. موارد ذیل را مد نظر قرار دهید:
مرحله اول: شما باید از این مطمئن شوید که آیا برای کالایی که میخواهید تولید کنید تقاضا وجود دارد؟ اگر تقاضا وجود دارد، چه تعداد رقیب در بازار دارید؟ آیا به اصطلاح، دست در بازار زیاد است یا نه؟ آیا شما میتوانید در بازار برای خود جایگاهی پیدا کنید؟ برای یافتن پاسخ این سوالها میتوانید از منابعی همچون نظرات کارشناسان، دوستان و آشنایان به عنوان نمونه، آمار و ارقام فروش موجود در سایتهای اینترنتی، پرسشنامه و … استفاده کنید. اگر قبل از این کار در زمینه مدیریت بازاریابی مطالعه بیشتری انجام دهید، نتیجهی بهتری خواهید گرفت.
مرحله دوم: پس از اینکه مطمئن شدید برای کالای شما تقاضا وجود دارد، بازار هدف را انتخاب کنید. دقیقا چه کسانی ممکن است از کالای شما خوششان بیاید. اجازه بدهید مثالی بزنیم. مثلا اگر شما میخواهید قارچ پرورش دهید یا بستهبندی کنید، جامعه هدفتان متشکل از فستفودها، زنان خانهدار، آشپزها، فروشندگان مواد غذایی و افرادی که به هر شیوهای ممکن است قارچ خریداری کنند خواهد بود. پس بهتر است اگر میخواهید تبلیغات انجام دهید، به گونهای باشد که پیام شما به جامعه هدفتان برسد نه به کسی که در جامعه هدف شما وجود ندارد.
مرحله سوم: پس از شناسایی بازار هدف، باید کانال فروش خود را مشخص کنید. هر چقدر هم که محصول تولید شدهی شما با کیفیت باشد، تا زمانی که کانال مناسبی برای توزیع نداشته باشید، محصولات شما به فروش نخواهند رسید. شما میتوانید برای فروش با توزیعکنندگان عمده، فروشگاهها، آشنایان و دوستان و سایر کانالهای توزیع مذاکره کنید تا علاوه بر اطمینان از روش توزیع، میزان سود درخواستی آنها را ارزیابی کنید و بهتر بتوانید برای کالای خود هزینهیابی انجام دهید.
مالی:
مسلما شما به دنبال سود هستید و اگر اینطور نبود به سراغ این کار نمیآمدید. شما باید با توجه به بازار و روش تبلیغاتی که در نظر گرفتید همه خرجها و درامدها (جریان ورودی و خروجی مالی) را محاسبه کنید. قاعدتا ابتدا باید از جیب هزینه کنید تا بعد به سوددهی برسید. اما نکته اینجاست که اگر قرار باشد دوره بازگست سرمایه شما زیاد و یا حاشیه سود شما کم باشد، ممکن است این کار به صرفه نباشد. گامهای زیر را طی کنید:
- در نرم افزار اکسل و یا حتی در یک کاغذ هزینههایی را که میخواهید انجام دهید، در ماههای مختلف پیشبینی و یادداشت کنید. همه هزینهها از جمله هزینه اولیه، مواد خام، نیروی انسانی، سربار (آب، برق، گاز و …) حمل و نقل و … باید پیشبینی و یادداشت شوند. (هر چقدر پیشبینی شما دقیقتر باشد احتمال موفقیت بیشتر است.)
- پایین هزینهها که در قسمت قبل در فایل اکسل یا کاغذ برای ماههای مختلف یادداشت کردید، درامدها را یادداشت کنید. مجددا همه درامدها باید در ماههای مختلف پیشبینی شده و یادداشت شوند.
- شما با مقایسه درامدها و مخارج، دو نکته مهم را متوجه میشوید: اول آنکه از چه زمانی به سوددهی میرسید (دوره بازگشت سرمایه شما چقدر است؟) و دوم آنکه ممکن است در برخی از ماهها مجبور باشید هزینهای کنید که برای تامین آن نیازمند وام مشاغل خانگی یا استقراض هستید. میتوانید شناسایی کنید که دقیقا چه زمانی به استقراض نیاز دارید و چه زمانی میتوانید با استفاده از درامدها هزینه را بازگردانید.
- اگر با مفاهیم مالی آشنایی دارید میتوانید NPV و IRR کسب و کار خود را محاسبه کنید. مثبت شدن NPV نشان میدهد که با توجه به سود مورد انتظار شما و با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، انجام این کسب و کار به صرفه است یا خیر؟ IRR نیز یکی از معیارهای تصمیمگیری مالی پروژههاست، به این ترتیب که به شما نرخ متوسط سود سالانه را به درصد ارائه میدهد و شما میتوانید نتیجهگیری کنید که کسب و کار شما از نظر مالی به صرفه است یا خیر. برای محاسبه این موارد تابع NPV و IRR در اکسل وجود دارد که در صورت آشنایی میتوانید از آنها استفاده کنید.
نکته: بهتر است محاسبات را در سه حالت سناریو بدبینانه، واقعبینانه و خوشبینانه پیشبینی کنید تا برای همه شرایط آمادگی داشته باشید. ضمنا نیم نگاهی نیز به مسائل مالیاتی داشته باشید.
فنی:
کسب و کار شما در سه حالت میتواند موفق باشد و در بازار جایگاهی پیدا کند:
- کیفیت محصول شما خوب باشد.
- قیمت محصول شما به نسبت کیفیت آن مناسب باشد.
- محصول شما محصولی متفاوت باشد که مشابه آن در بازار کم است و یا به گونهای متمایز باشد.
کالا یا خدمت شما باید یکی از سه حالت بالا را داشته باشد تا بتواند در بازار موفق باشد. در غیر این صورت توان رقابت در بازاری که چینیها و ترکیهایها در آن جولان میدهند را نخواهید داشت. تا جایی که میتوانید بهای تمام شده کالا یا خدماتتان را کاهش دهید تا بتوانید از نظر هزینه رقابت کنید.
استراتژی کلی کسب و کار:
سعی کنید همه کارهایتان را با برنامهریزی قبلی انجام دهید. البته این به این معنی نیست که شما حق ندارید به هیچ عنوان استراتژی خود را تغییر دهید، بلکه لازم است با گرفتن بازخورد، استراتژی خود را بروز رسانی کنید. آنچه اهمیت دارد این است که هدف اصلیتان، مسیر رسیدن به هدفتان و جایگاه کنونیتان مشخص باشد.
اگر میخواهید در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید میتوانید کتابهای مرتبط را مطالعه نمایید. خوشبختانه در این زمینه کتابهای بسیار زیادی نوشته شدهاست که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
- استراتژی: مدیریت استراتژیک نوشته فرد آر دیوید – مدیریت راهبردی پیرز و رابینسون و…
- بازاریابی: مدیریت بازاریابی نوشته فیلیپ کاتلر، مدیریت بازاریابی نوشته احمد روستا و….
- مدیریت مالی: مدیریت مالی نوین، ابزارهای کلیدی برای مدیران و…