الف - ب - پ - ت - ث
ارزش پول ملی
در گذشته پول به شکل سکه بود و به طور کلی از فلزاتی مانند طلا و نقره درست می شد. به همین دلیل سکه ارزش ذاتی داشت.. تا پیش از سال ۱۹۴۴ ارزش پول کاغذی در کشورهای مختلف براساس پشتوانه ذخایر طلا تعیین میشد. یعنی به عنوان مثال هر ریال معادل طلا داشت.
پس از جنگ جهانی دوم (سال ۱۹۴۴) کشورها گردهم آمدند تا در مورد وضعیت پولی جهان تصمیم گرفته و یک سیستم جدید تدوین کنند. بر اساس این سیستم آمریکا موظف شد دلار را بر مبنای طلا چاپ کند و مابقی کشورها نیز پولشان را بر اساس دلار تعیین کنند و بدین شکل به صورت غیرمستقیم طلا پشتوانه تمام پولهای دنیا گردد.
در همان زمان صندوق بین المللی پول تشکیل شد و نام این سیستم را “برتن وودز” گذاشتند.
در نهایت به دلایلی که در جای دیگر به طور مفصل راجع به آن صحبت خواهیم کرد، نظام پشتوانه طلا برداشته شد و قدرت اقتصادی به عنوان پشتوانه پول کاغذی در دنیا مطرح شد. حضور نظریه های جدید اقتصادی در دهه ۱۹۷۰ باعث شد که روشهایی برای قدرت۲دهی به پول کاغذی ایجاد گردد.
البته با همه موارد بازهم دلار معتبرترین ارز دنیا باقی ماند.
آن چه که در اقتصاد مهم است محصولات و خدمات است و پول راهی است که با آن می توانیم کالاها و خدماتی که برایمان کمتر مطلوبند را تحویل دهیم و آنهایی که برایمان مطلوب ترند را دریافت کنیم. مردم نیروی کارشان (کار) را می فروشند تا پول به دست آورند و با آن در آینده کالا و خدمات بخرند. اگر من باور داشته باشم که پول در آینده دارای ارزش خواهد بود کار می کنم تا به میزانی از آن دست پیدا کنم.
بعید است که در آینده نزدیک جایگزینی برای پول پیدا شود. حتی اگر تصمیم گرفته شود ارز دیگری جایگزین یک ارز شود، در یک دوره زمانی، فرصت آن را خواهیم داشت تا پول قدیمی مان را با ارز جدید تعویض کنیم. این اتفاق در اروپا و زمانی که یورو جایگزین ارزهای ملی شدند رخ داد.
البته یکی از روشهای تعیین ارزش پول ملی مقایسه آن با ارزهایی است که پشتوانه آن اقتصادهای مستحکم و قوی است. به عنوان مثال اقتصاد آمریکا حدود ۳۰ درصد از اقتصاد دنیا را شکل می دهد بنابراین تکیه بر دلار به عنوان یک پول معتبر که پشتوانه قدرتمندی دارد می تواند در بسیاری از کشورها مدنظر قرار گیرد.
از جمله ارزهای معتبر در دنیا در حال حاضر می توان به دلار، یورو، پوند، ین ژاپن، یوآن چین، دلار کانادا، دلار استرالیا، درهم امارات و… نام برد. کشورهای استفاده کننده از این ارزها دارای اقتصاد نسبتاً قدرتمند و با ثبات هستند و جهت مخارج خود حجم نقدینگی را بیهوده زیاد نمی کنند بلکه حجم نقدینگی بر اساس قدرت اقتصادی افزایش می یابد.
نرخ تبادل ارزش پول ملی در مقایل ارزهای خارجی به خودی خود چیزی را نشان نمی دهد مثلا شنیده اید که پول فلان کشور عربی ۵ برابر دلار ارزش دارد و یا ۵ میلیارد واحد از پول فلان کشور آفریقایی معادل یک دلار است؟!!!
این موضوع به خودی خود چیزی را نشان نمی دهد بلکه افزایش یا کاهش آن و نسبت آن با سطح درآمدها و ارتباط آن با قدرت اقتصادی است که نشان دهنده ارزش پول ملی یک کشور است.
به عنوان مثال یک دلار آمریکا برابر ۱۰۷ ین ژاپن است اما آیا این نشان از کم بودن ارزش پول کشور ژاپن دارد یا نشان از ضعف بالای اقتصادی ژاپن است؟ قطعا اینگونه نیست و قدرت اقتصادی ژاپن جزو قدرتهای برتر دنیاست. اما اگر در مدت زمان کوتاهی مثلا در سه ماه یک دلار آمریکا برابر ۳۰۰ ین ژاپن شود آنگاه می توان چنین نتیجه گرفت که مشکلی در اقتصاد ژاپن حادث شده است و ارزش پول ملی آن کشور کم شده است.
نتیجه گیری:
پول در اصل یک کالا است، بنابراین قوانین بدیهی عرضه و تقاضا بر آن حاکم است. در اقتصاد ارزش یک کالا به وسیله عرضه و تقاضا برای آن کالا و کالاهای دیگر تعیین میشود. قیمت هر کالا مقدار پولی است که یک فرد میدهد تا آن کالا را به دست آورد. تورم زمانی رخ میدهد که قیمت کالاها افزایش مییابد. به عبارت دیگر زمانی که پول نسبت به کالاهای دیگر کم ارزشتر میشود. این وضعیت زمانی رخ میدهد که:
۱- عرضه پول افزایش مییابد.
۲- عرضه محصولات کاهش مییابد.
۳- تقاضا برای پول کاهش مییابد.
۴- تقاضا برای سایر کالاها افزایش مییابد.
ارزش زمانی پول
انسان در هر روز تصمیمهای زیادی میگیرد که با پول سر و کار دارد. نکتهای که در این تصمیمها باید در نظر بگیرید، ارزش زمانی پول است، یعنی افزایش در مقدار پول بهدلیل نرخ بهره.
فرض کنید یک تابلو به قیمت ۱۰۰ هزار تومان میخرید. اگر تابلو نخرید و پول آن را در بانک بگذارید، به آن در سال ۱۶ هزار تومان سود تعلق میگیرد. هر زمان که شما اقدام به خرید، سرمایهگذاری، سپردهگذاری، قرض کردن، وام گرفتن و … میکنید باید به ارزش زمانی پول بهعنوان یک هزینه فرصت توجه کنید. در واقع هزینه فرصت و ارزش زمانی پول، دو مفهوم کاملا وابسته بههم هستند. وقتی شما از پولِ پس انداز برای خرید یا سرمایهگذاری استفاده میکنید، سود آن پول برابر هزینه فرصت شماست. اما توجه داشته باشید، مطلوبیتی که از تصمیم اقتصادی خود بدست میآورید ممکن است بسیار باارزشتر از هزینه فرصت باشد.
محاسبه ارزش زمانی پول
برای محاسبهی ارزش زمانی پول به سه عدد نیاز داریم:
- مقدار پول (سرمایه/ سپرده/ وام …) که به آن مقدار پایه میگوییم.
- نرخ بهرهی سالانه که در حال حاضر ۱۵ درصد است.
- طول مدتی که پول قرار است سپردهگذاری شود.
سه عدد بالا در هم ضرب میشود و در نهایت، نرخ ارزش زمانی پول بدست میآید. برای محاسبهی این نرخ از ماشین حساب فکرزمستون هم میتوانید استفاده کنید. برای مثال، فرض کنید مبلغ ۱ میلیون تومان (مقدار پایه) را بمدت یکسال با نرخ ۱۵ درصد در بانک سپردهگذاری میکنید. در این حالت، ارزش زمانی پول شما ۱۵۰ هزار تومان است که اگر مبلغ پایه را بجای سپردهگذاری خرج کنید، ۱۵۰ هزار تومان هزینه فرصت خواهید داشت.
اوراق قرضه
تعریف: برگهای است که در ازای پولی که به دولت، نهاد یا شرکتی قرض میدهید در اختیار شما قرار میگیرد. در واقع اوراق قرضه نشاندهنده طلب شما از یک شخص حقیقی یا حقوقی است.
معمولا اوراق قرضه یک نرخ بهرهی خاص دارند که با توجه به آن سود به آنها تعلق میگیرد و سودها در زمانهای مشخص، مثلا ماهانه، سه ماهه، شش ماهه، سالانه و یا در انتهای سررسید پرداخت میشود. اصل مبلغ نیز در پایان زمان سررسید به قرضدهنده پرداخت میشود.
سررسید اوراق ممکن است کوتاهمدت (بین یک تا سه سال)، میانمدت (یعنی بین سه سال تا هفت سال) و بلندمدت (بیش از هفت سال) باشد.
اوراق قرضه ای را که دولتها منتشر میکنند، اوراق قرضه دولتی مینامند و جزو کمریسکترین اوراق محسوب میشود. در ایران به جای اوراق قرضه، اوراق مشارکت منتشر میشود که تفاوت اساسی آن در محل استفاده از قرض ارائه شده است. (در اوراق مشارکت مبلغ حتما باید در پروژههای تولیدی و عمرانی بهکار گرفته شود.)
بازار پول، سرمایه، بورس
بازار پول:بازاری برای داد و ستد (معامله) پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یک سال دارند.
بازار سرمایه:به بازار داد و ستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید اطلاق میشود.
بازار بورس: بورس به بازاری گفته میشود که قیمتگذاری و خرید و فروش کالا و اوراق بهادار در آن انجام میپذیرد، تفاوت بازار بورس با بازار فیزیکی در این است که در بازار بورس سهام و اوراق به جای کالای فیزیکی معامله میشود.
بازده
تعریف: به سود یا زیانی که در یک دورهی مشخص کسب میکنید، بازده میگویند.
حداقل بازده
تورم باعث کاهش ارزش پول میشود و بازده، قدرت پولتان را زیاد میکند. پس برای اینکه ارزش پول شما کم نشود، باید حداقل به اندازهی تورم، از سرمایه خود درآمد کسب کنید. مطابق با آمار بانک مرکزی، نرخ تورم در ایران در بازهی ۹ تا ۱۲ درصدی نوسان میکند که پایینتر از سود ۱۵ درصدی بانک است. یعنی اگر اصلا ریسک نکنید و پولتان را در بانک سرمایهگذاری کنید، باز هم بر تورم غلبه کردهاید.
اگر میخواهید از پولتان بازده بهدست آورید، باید آن را در جایی مثل بانک، صندوق سرمایهگذاری، بورس، سکه، زمین یا مغازه سرمایهگذاری کنید.
ریسک و بازده
یک نکتهی مهم وجود دارد: بازده سرمایهگذاری، با ریسک آن متناسب است. یعنی اگر پولتان را در بانک سپردهگذاری کنید، سود ۱۵ درصدی و مطمئن نصیبتان میشود اما اگر با پولتان سکه بخرید، ممکن است سود بالاتری در یک سال نصیب شما شود ولی با ریسک بالاتر.
در اینجا میخواهیم گزینههای مختلف سرمایهگذاری در ایران را از لحاظ ریسک و بازده مقایسه کنیم. توجه داشته باشید که منظور از ریسک، همان نوسانپذیری قیمت است.
گزینه سرمایه گذاری | بازده ۱۰ ماه ابتدای ۹۶ (درصد) | درجه نوسانپذیری (۱: کم – ۵: زیاد) |
بورس | ۲۸٫۱ | ۲ |
سکه | ۲۱٫۰ | ۵ |
صندوق سرمایهگذاری | ۱۸٫۶ | ۱ |
دلار | ۱۸٫۷ | ۱ |
یورو | ۳۴٫۴ | ۴ |
پوند | ۲۷٫۸ | ۳ |
بانک | ۱۳٫۵ | ۰ |
همانطور که از نمودار بالا استنباط میگردد، در ۱۰ ماه ابتدای سال ۹۶، یورو بیشترین سود و نوسان قیمت را داشته و جذابترین گزینه برای سرمایهگذاری است. بانک هم با کمترین سود و ریسک، امنترین گزینهی سرمایهگذاران محسوب میشود. نکتهی جالب توجه در مورد سکه، این است که این کالای سرمایهای علیرغم سود نچندان بالا در سال ۹۶، ثبات قیمت پایینتری نسبت به سایر گزینهها داشته است. یکی دیگر از معیارهای مهم در انتخاب گزینهی سرمایهگذاری، قدرت نقدشوندگی آن است. یعنی هر زمان که پول لازم داشتید، فورا بتوانید کالای سرمایهای خود را بفروشید. سهام بورسی در مقایسه با سایر گزینههای جدول بالا، کمترین نقدینگی و بانک بیشترین نقدینگی را دارد.
بانک مرکزی
بانک مرکزی یک نهاد پولی مستقل است که مسئول تنظیم و اجرای سیاستهای پولی و اعتباری بوده و وظایفی از قبیل حفظ ارزش پول ملی، انتشار سکه و اسکناس، نظارت بر ورود و خروج ارز، نظارت بر ورود و خروج طلا و فلزات گرانقیمت، نظارت بر سیستم بانکی و قانونگذاری در این حوزه را برعهده دارد.
بانکهای مرکزی در دنیا با توجه به کشور متبوع، دارای درجهای از استفلال و آزادی هستند و هرچه این درجه استقلال بالاتر باشد، نظام پولی و بانکی کشور بهتر عمل میکند.
بانک مرکزی ایران در سال ۱۳۳۹ تشکیل شده و مسئولیت نظام بانکی را برعهده گرفت. تا پیش از آن بانکهای دیگری از جمله بانک شاهنشاهی و استقراضی وظایف بانک مرکزی را برعهده داشتند.
در حال حاضر بانک مرکزی ایران براساس قانون پولی و بانکی کشور، “بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران” نامیده میشود.
بودجه بندی
بودجه بندی – یا همان برنامهریزی برای خرج کردن پول – یک اقدام ضروری برای تنظیم دخل و خرج است. بسیاری از مشکلات مالی در زندگی مثل کم آوردن پول در آخر ماه، نداشتن پس انداز، خرجهای ناگهانی (مثل بیماری و تصادف) و غیره با بودجهریزی حل میشود. از مهمترین فواید بودجه بندی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مخارج روزمرهی شما با درآمدتان متناسب میشود.
- تحقق اهداف مالی (مثل خرید ماشین، رفتن به سفر و غیره) آسانتر میشود.
- همیشه برای روز مبادا (خرجهای ناگهانی) پسانداز دارید.
- میتوانید ولخرجیهای خود را کنترل و مدیریت کنید.
جالب است بدانید، برخلاف بسیاری از ایرانیها که برنامهریزی برای دخل و خرج را یک کار کسلکننده میپندارند، در آمریکا به این کار “برنامه برای آزادی مالی” میگویند و یک نگرش مثبت در آن وجود دارد. بودجهریزی یک فرآیند پیشگیرانه است. یعنی اگر با مشکل مالی مواجه شدید و پس از آن به برنامهریزی روی آوردید، مهمترین ویژگی آن را در نظر نگرفتهاید. بسیاری از صاحب نظران در علم مدیریت مالی معتقدند که مفهوم بودجهریزی، با هدف ایجاد زندگی بهتر گسترش یافته است، نه چارهاندیشی برای مشکلات مالی که ناشی از عادتهای غلط ماست!
اما چگونه بودجهریزی کنیم؟ فرآیند بودجهریزی از ۵ مرحله تشکیل شده است که در ادامه به آنها میپردازیم.
- هزینههای ثابت زندگی و اهدافتان را لیست کنید.
- درآمدتان را محاسبه کنید. این درآمد میتواند از شغل، سرمایهگذاری و یا سود سپردهگذاری باشد (برای آشنا شدن با گزینههای سرمایهگذاری بر روی این لینک کلیک کنید.).
- برای مخارج ضروری (مثل آزمایش پزشکی) جداگانه پسانداز کنید. اگر به دنبال روشهایی برای پسانداز هستید میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
- برای پرداختهای ماهیانه (مثل اجاره خانه، قسط وام و شهریهی دانشگاه) پول کنار بگذارید.
- اکنون میتوانید با توجه به باقیماندهی پولتان، برای مخارج روزمره و تفریح، برنامهریزی کنید.
پایا
پایا مخفف (سامانه) پایاپای الکترونیکی است. این سیستم به منظور انتقال وجه بین حسابهای مختلف استفاده میشود. در این سیستم فرد میبایست حتماً از طریق مراجعه به شعبه و یا سیستم های الکترونیکی مانند اینترنتبانک و موبایلبانک عملیات انتقال وجه را انجام دهد.
شخص انتقال دهنده حتما میبایست شماره شبای حساب مقصد و نام صاحب حساب را بداند. انتقال در سیستم پایا در زمانهای مشخصی از روز انجام میشود و انتقال وجه ممکن است بین چند دقیقه تا یک روز طول بکشد، که این موضوع بستگی به شلوغی سامانه نیز دارد. سامانه پایا فعلا سقف و کف خاصی ندارد مگر اینکه بانکها در سامانههای الکترونیکی خود سقف و کف خاصی برای آن در نظر بگیرند.
پولشویی
اصطلاح پولشویی (Money Laundering) از دهه ۱۹۳۰ در آمریکا رایج شده و به مرور قوانینی بر ضد آن تصویب شد. پولشویی به معنی پنهان کردن منشأ دارایی و پول و سودهای به دست آمده از راههای خلاف قانون است. میتوان گفت پولشویی یک جرم فرعی است که در جهت گم کردن رد جرم اصلی انجام میشود.
کسانی که از راههایی مثل دزدی، قاچاق، رشوه، خرید و فروش سلاح، خرید و فروش مواد مخدر، آدمربایی، قاچاق انسان یا اعضای بدن انسان، مزدوری، آدمکشی و هر نوع امور خلاف دیگر، سودی را کسب میکنند سعی میکنند با روشهایی این پولها را وارد سیستم بانکی کرده و منشأ آن را پنهان کنند و به اصطلاح پول را شسته شده و تمیز جلوه دهند.
از دهه ۱۹۸۰ مباحث مربوط به پولشویی و قوانین ضد پولشویی شکل منسجمتری یافته و پس از سال ۲۰۰۱ مباحث تأمین مالی تروریسم هم به آن اضافه شد و قوانین یکپارچهتری در خصوص آن وضع گردید.
در حال حاضر سازمان بین المللی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) مسئول پیگیری و اجرای صحیح قوانین مبارزه با پولشویی است و کلیهی کشورها ملزم به اطاعت از دستورالعملها، شیوهنامهها و قوانین این سازمان هستند.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یک روش برای ارزیابی ارزش ذاتی کالای سرمایهای (مانند سکه، دلار، سهم و …) است که به مواردی مثل رویدادها، اخبار اقتصادی، عملکرد رقبا و صورتهای مالی توجه میکند. (تحلیل اقتصادی، تحلیل صنعت و تحلیل شرکت، از جمله اقدامات مورد نیاز در انجام این تحلیل است.)
برخلاف تحلیل تکنیکال که با نمودارها و تحرکات قیمت سر و کار دارد، تحلیل بنیادی به ارزش ذاتی یک دارایی توجه داشته و تلاش میکند علت تغییرات قیمت را پیدا کرده و یک رابطهی علت و معلولی بین اخبار اقتصادی و تغییر قیمتها برقرار کند. در حقیقت تحلیلگر بنیادی به دنبال آن است که عدم تعادل بین قیمت فعلی و ارزش ذاتی را پیدا کرده و باتوجه به این اختلاف قیمت، زمان ورود و خروج به بازار را تعیین کند.
باتوجه به اینکه تحلیل بنیادی نیاز به بررسی و مطالعهی طولانیمدت دارد، این نوع تحلیل عموما در بلندمدت بهکار گرفته میشود.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک ابزار برای سرمایهگذاران (معاملهگران) است که بهوسیلهی آن، رفتار قیمتی یک متغیر (مانند قیمت سکه، قیمت دلار، قیمت سهم، قیمت نفت و …) با استفاده از تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشتهی آن، پیشبینی میشود. (این اطلاعات میتواند شامل حجم معاملات و قیمت باشد)
تحلیلگران تکنیکال به عوامل اثرگذار بر رفتار متغیر مورد نظر و علت تغییرات قیمت توجه ندارند. آنها تنها با تکیه بر روند قیمتی گذشته، سعی دارند یک الگوی رفتاری برای حرکت متغیر مورد نظر تدوین کرده و با بهکارگیری این الگو، حرکت آیندهی آن را پیشبینی کنند.
فلسفهی تحلیل تکنیکال آن است که قیمت تمامی اطلاعات موجود در بازار را نشان میدهد و نیاز به بررسی چیز دیگری نیست، چراکه هر اطلاعاتی، مثل اخبار و حتی رانت، در نهایت به قیمت منتهی شده و تاثیر خود را بر آن میگذارند. در حقیقت تنها راهنمای مهم و موثر در شناخت آیندهی یک متغیر، رفتارهای قیمتی و اطلاعات گذشتهی آن است.
تنزیل
تنزیل از ریشهی “نزل” و به معنی فرود آمدن و مرتب کردن است. این مفهوم در مباحث مالی به معنی بهروز کردن ارزش پولی است که در آینده نصیبمان میشود.
در حقیقت بهدلیل وجود تورم و هزینهی نگهداری پول، در اغلب موارد با برگرداندن پول آینده به زمان حال، ارزش آن کاهش مییابد. در نتیجه برای پی بردن به ارزش حقیقی درآمدها و هزینههای آتی لازم است ارزش آنها تنزیل شود.
عمل تنزیل برای برای بهدست آوردن ارزش فعلی خالص (NPV) انجام میشود که فرمول آن مطابق زیر است:
در این فرمول، نرخ تنزیل همان نرخی است که برای کاهش ارزش بهکار برده میشود که معمولا همان نرخ تورم در نظر گرفته میشود.
تورم
تعریف: تغییر سطح عمومی قیمتها در یک بازهی زمانی مشخص
چگونه محاسبه میشود؟
برای محاسبهی تورم یک سال را به عنوان سال پایه انتخاب میکنند و سپس سبدی از کالاها و خدمات را به عنوان سبد پایه در نظر گرفته و قیمت آنها در سال پایه را مبنای محاسبات قرار میدهند. میانگین مصرف هر کالا و خدمت را محاسبه کرده و تعداد هرکالا در قیمت آن ضرب می شود. این کار برای تمام کالاها و خدمات موجود در سبد انجام شده و از اعداد حاصل میانگین وزنی گرفته می شود. به این ترتیب یک شاخص به دست می آید که عدد آن هرچه بود، در سال پایه برابر ۱۰۰ در نظر گرفته می شود. رشد این شاخص در سال بعد نسبت به سال پایه محاسبه شده و تورم نام میگیرد.
انواع
بر اساس نرخ:
۱- مثبت: افزایش سطح عمومی قیمتها در یک بازهی مشخص
۲- صفر: ثابت ماندن سطح عمومی قیمتها در یک بازهی زمانی مشخص
۳- منفی: کاهش سطح عمومی قیمتها در یک بازهی زمانی مشخص
بر اساس اعلام بانک مرکزی:
۱- ماهانه: تغییر قیمت کالاهای مصرفی در هر ماه نسبت به ماه قبل
۲- نقطه به نقطه: تغییر قیمت کالاهای مصرفی در هر ماه از سال، نسبت به ماه مشابه سال قبل
* این روش محاسبه مقدار تورم را دقیقا برای یک سال نشان میدهد و به این دلیل تغییرات مثبت یا منفی تورم را سریعتر منعکس میکند.
۳- رسمی(تورم سالانه): متوسط تغییر شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی در ۱۲ ماه منتهی به ماه مورد نظر، نسبت به متوسط تغییر این شاخص در ۱۲ ماه مشابه سال قبل. تورمی که هر سال به عنوان تورم سالانه اعلام میشود.
* با وجود آنکه که تورم محاسبه شده در این روش تورم سالانه نام دارد، عدد بهدست آمده در حقیقت تورم دو سال اخیر را نشان میدهد، چرا که تغییرات شاخص سال جاری (که نشان دهندهی تغییر قیمتهای یک سال اخیر است)، نسبت به شاخص زمان مشابه سال قبل (که خود نشان دهندهی تغییرات قیمت دو سال پیش است)، اندازهگیری میشود. در نتیجه، افزایش یا کاهش نرخ تورم در این روش دیرتر منعکس میشود.
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی (GDP) مجموع قیمت کلیه کالاها و خدمات نهایی (آخرین کالایی که مصرف میشود) است که در طی یکسال در داخل مرزهای یک کشور تولید میشود.
به عبارت ساده تر تولید ناخالص داخلی جمع ثروتی است که در طی یکسال در یک کشور تولید شده و هرچه بالاتر باشد نشان دهنده ثروت بیشتر آن کشور است.
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی باید کلیه مخارج خانوارها، مخارج دولت، سرمایه گذاریها و خالص صادرات را باهم جمع می کنند.
تولید ناخالص داخلی = مصرف خصوصی +سرمایهگذاری + مصارف دولتی + (صادرات – واردات)
مسئولیت محاسبه تولید ناخالص داخلی در ایران بر عهده بانک مرکزی و مرکز آمار است.
ج - چ- ح- خ- د - ذ
جریان نقدی
کلیه درآمدها و مخارج در تاریخهای مختلف در قالب جدول جریان نقدی تهیه میشوند. هر هزینهای که میکنیم خروجی پول و هر درآمدی که داریم ورودی پول محسوب میشوند. به کمک جریان نقدی میتوان تنظیم کرد برای خرید لوازم، پرداخت اقساط، هزینههای آب و برق و… چه زمانی مناسب است.
اگر مجموع درآمدهای شما در جریان نقدی بیشتر از مخارجتان باشد میتوانید مابقی آن را پسانداز یا سرمایهگذاری کنید و اگر کمتر باشد احتمالا مجبور به قرض یا دریافت وام خواهید شد.
در تدوین جریان نقدی به صورت حرفهای(برای حجم پول زیاد یا طولانی) باید ارزش زمانی پول را نیز دخالت داد و همه درامدها و مخارجی که برای آینده پیشبینی شدهاند را با نرخ مناسب تنزیل کرد تا براورد دقیقتری ارائه دهد. استفاده از جدول جریان نقدی برای سرمایه گذاری میتواند دید مناسبی از میزان و دوره بازگشت سرمایه ارائه دهد و محاسبه شاخصهای ارزیابی اقتصادی طرح همچون IRR و NPV را ممکن میسازد.
چک و سفته
چک
تعریف: سندی که برای سهولت مبادله پول و انتقال وجه از فردی به فرد دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
(در حقیقت چک در زمان پیدایش، برای جلوگیری از حمل پول نقد و وجوه بالا به وجود آمده و در نتیجه تاریخ نقد شدن آن همان روز صدور چک بوده، اما امروزه کاربردهای متفاوتی پیدا کرده است.)
انواع چک براساس کاربرد
۱- چک عادی: چکی که دارندهی حساب میتواند صادر کند و آن را به فرد دیگری بدهد.
۲- چک مسافرتی: توسط بانک و برای جلوگیری از حمل پول نقد صادر میشود. (در حال حاضر در ایران کاربرد ندار)
۳- چک تضمین شده (رمزدار): این چک توسط بانک صادر میشود و میزان اطمینان آن از چک عادی بیشتر است، چراکه بانک تنها درصورتی این چک را صادر میکند که مبلغ چک و همچنین شماره حساب مقصد را در اختیار داشته باشد. میتوان گفت کاربرد اصلی چک رمزدار انجام معاملات است و برای انتقال وجه بهتر است از سامانههای انتقال وجه استفاده شود. (به طور مثال فرض کنید شما معاملهای بهصورت نسیه انجام دادهاید و قرار است مبلغی از پول را به صورت چک دریافت کنید. درصورتی که در بانک مبدا حساب نداشته باشید، باید به یکی از شعب آن بانک رفته و با ارئهی شماره حسابتان یک چک رمزدار در وجه خود دریافت کنید. بانک روی این چک، شماره رمزی را مینویسد که در بانک مقصد پس از رمزگشایی، محتویات روی چک را تصدیق میکند و پول شما به حساب مورد نظرتان واریز میشود.)
۴- چک سفید: نوعی چک بانکی که محل درج تاریخ و درج مبلغ در آن خالی بوده و صادرکننده آن را امضا کرده است.
انواع چک براساس گیرنده
۱- چک در وجه شخص معین: در صورتی که نام شخص معینی در چک نوشته شود، آن شخص دارندهی چک محسوب میشود. اگر عبارات “در وجه” و “به حواله کرد” توسط صادرکننده خط زده شود، چک تنها قابل پرداخت به همان شخص است و این امکان وجود ندارد که با پشتنویسی به فرد دیگری منتقل شود.
۲- چک در وجه حامل: در قسمت نام گیرنده عبارت “حامل” نوشته شده و هرشخصی که چک را دریافت کند دارنده محسوب شده و میتواند آن را نقد کند.
۳- چک به حواله کرد: نام گیرنده در آن وجود ندارد. دارندهی این نوع چک میتواند با امضای پشت چک آن را به شخص دیگری منتقل کند.
سفته
تعریف: سندی است که طی آن یک فرد متعهد میشود مبلغی را در زمانی مشخص به فرد دیگر بدهد. در واقع سفته ماهیتا برای تضمین استفاده میشود. سفته توسط دولت چاپ و توزیع شده و هر برگ آن تا مبلغ خاصی را میتواند تضمین کند.
حساب های بانکی
حسابهای بانکی به دو دستهی کلی “قرضالحسنه” و “سرمایهگذاری” تقسیم میشوند.
حساب قرضالحسنه
حسابی است که به آن سودی تعلق نمیگیرد. دارای دو دستهی کلی است:
سپرده قرضالحسنه جاری
حسابی که به آن دسته چک تعلق میگیرد. برداشت از این حساب میتواند از طریق کارت هم صورت گیرد.
سپرده قرض الحسنه پسانداز
این حساب از نوع حسابهایی است که در قرعهکشیها شرکت داده شده و به آنها جایزه تعلق میگیرد.
حساب سرمایهگذاری
حسابهایی که به آنها سود تعلق میگیرد. بانکها طی سال، سود علیالحساب تضمین شده را واریز کرده و در پایان سال سهم سود هر حساب را به صورت واقعی محاسبه میکنند و در صورتیکه سهم سود از مبالغ واریز شده طی سال بیشتر باشد، اضافه سود به حساب اشخاص واریز میشود. این نوع حساب به دو گروه عمده تقسیم میشود:
سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت
این نوع حساب متداولترین حساب سپرده سرمایهگذاری است که بانک به صورت روزشمار به آن سود میدهد. مبنای محاسبه سود در هر روز کمترین مبلغی است که در حساب فرد باقی میماند، مثلا اگر کسی ۱۰۰ هزار تومان در حسابی داشته باشد و در روز اول خرداد ماه مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به حساب خود واریز کند و مجددا مبلغ ۲۵۰ هزار تومان از حساب برداشت کند، آنگاه حداقل مبلغ مانده حساب او در روز اول خرداد ماه برابر ۵۰ هزار تومان است که مبنای محاسبه سود قرار میگیرد.
سود این نوع حساب به صورت ماهانه به همان حساب واریز میشود و برداشت از آن با دفترچه و یا کارت بانکی مقدور است.
سپرده سرمایه گذاری مدتدار
به این نوع حساب نیز سود تعلق میگیرد، البته با توجه به مدت قرارداد، فرد نمیتواند از حساب برداشت کند، در غیر اینصورت مشمول سود کوتاهمدت میشود. اکثر بانکها برای این نوع حسابها دفترچه صادر نمیکنند و صرفا یک گواهی به فرد میدهند.
* به این نوع حسابها کارت تعلق نمیگیرد.
سود این حسابها بهصورت ماه به ماه به حساب دیگری که سپرده کوتاهمدت است واریز میشود.
انواع این حساب با توجه به مدت زمان سپردهگذاری به شرح زیر است. (هرچه مدت سپردهگذاری بیشتر باشد، نرخ سود نیز بیشتر است.)
- سپرده سرمایه گذاری ۳ ماهه
- سپرده سرمایه گذاری ۶ ماهه
- سپرده سرمایه گذاری ۹ ماهه
- سپرده سرمایه گذاری یکساله
- سپرده سرمایه گذاری مدتدار ویژه
ر - ز - ژ - س - ش - ص - ض
ریسک
تعریف: شانس وقوع پیامدی غیرمنتظره یا منفی یا به عبارتی زیان بالقوه یک نوع سرمایهگذاری را ریسک گویند.
تفاوت ریسک و عدم اطمینان
در ریسک احتمالات معلوم هستند ولی در عدم اطمینان اینطور نیست. درنتیجه ریسک قابل محاسبه و حسابکتاب است اما در مورد عدم اطمینان این کار امکانپذیر نیست.
انواع ریسک
ریسک مالی: زیان بالقوهای که به طور مستقیم از زیانهای وارده به درآمد و سرمایه حاصل شده یا به صورت غیرمستقیم از محدودیتهایی که توانایی بنگاه مالی را برای دستیابی به اهداف مالی و تجاری خود کاهش میدهند.
ریسک سیستماتیک: ناشی از تغییرات کلی بازار و اقتصاد بوده و مختص بنگاه خاصی نیست. به بیان دیگر این ریسک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.
ریسک غیرسیستماتیک: ریسک مربوط به خصوصیاتی که فقط متعلق به یک بنگاه است، از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران شرکت و …
ریسک اعتباری: این ریسک مربوط به زمانی است که یک بنگاه یا شخص توانایی آن را نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این ریسک مواجه هستند.
ریسک نرخ بهره: این احتمال است که نرخهای بهرهای که متعلق به سرمایههای شماست ممکن است افزایش یا کاهش یابد. اوراقبهادار بلندمدت با درآمد ثابت مانند اوراققرضه، مقدار ریسکشان بر روی نرخ بهره بیشتر است چون مدت زمان بیشتری در معرض تغییرات نرخ بهره قرار دارند. درحالی که بر روی اوراقبهادار کوتاه مدت همانند اوراق خزانه اثر کمتری دارد.
ریسک سیاسی: اگر دولت یک کشور بهطور ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد، موجب ایجاد ریسک سیاسی میشود. این ریسک عامل مهم کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای درحال توسعه هست مثل تحریمها، حوادث تروریستی ودیگر فعالیتهای دولتی.
ریسک ارزی: احتمال اینکه تغییر بهای یک ارز بر روی یک ارز یا دارایی مالی دیگری اثر بگذارد. برای مثال اگر بهای دلار آمریکا افزایش پیدا کند ارزش اوراق بهادار غیر آمریکایی ممکن است کاهش یابد یا اگر دلار سقوط کند ممکن است ارزش داراییهای سرمایهگذاری شده در بخشهای غیر امریکایی افزایش یابد.
رکود
تعریف: به بیان ساده رکود یعنی کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات به مدت حداقل دو دورهی سه ماهه.
اقتصاد کشورها به صورت طبیعی دارای دورههایی است که تقاضا افزایش یا کاهش مییابد. (این دورهها را چرخههای تجاری مینامند.) در زمانی که اقتصاد به سمت کاهش تقاضا و درآمد ملی (تولید ناخالص داخلی) میرود، کسادی رخ داده است که این مفهوم با رکود متفاوت است. کسادی یک دورهی طبیعی از اقتصاد است اما رکود در حالتی رخ میدهد که دورهی کسادی طولانی باشد.
در حالت رکود، بنا به دلایل مختلف مثل ترس از آینده، ریسکهای سرمایهگذاری، عوامل سیاسی، تغییرات برخی شاخصهای اقتصادی و… تقاضا برای کالاها و خدمات کم میشود و در طی آن تولید واحدهای تولیدی کاهش مییابد که در نتیجه آن واحدها مجبور به تعدیل نیرو شده یا دچار ورشکستگی میشوند. در این حالت نمیتوانند بدهیهای خود را پرداخت کنند، بنابراین بانکها هم دچار مشکلات مالی شده و بیکاری فراگیر میشود.
نمونهها
تاکنون چند دوره رکود قابل توجه در دنیا بهوجود آمده است که مهمترین آنها رکود سال ۱۹۲۹ است که بسیاری از آن با عنوان “بحران بزرگ” یاد میکنند. در این دوران پس از سقوط بازار بورس نیویورک، کل اقتصاد دنیا وارد رکود شده و بیکاری بهصورت گستردهای اتفاق افتاد و این وضعیت تقریبا تا سال ۱۹۴۰ ادامه پیدا کرد.
رکود قابل توجه دیگر در سال ۲۰۰۸ رخ داد که در طی آن بسیاری از مؤسسات مالی در آمریکا و به دنبال آن در اروپا و مابقی جهان (مانند مهرههای دومینو) یکی پس از دیگری ورشکست شدند و کارخانجات نیز به دنبال آن ورشکست شده و یک بحران بیکاری بهوجود آمد.
ساتنا
ساتنا مخفف سامانه تسویه ناخالص آنی است. این سیستم به منظور انتقال وجه بین حسابهای مختلف استفاده میشود. در این سیستم فرد میبایست حتماً از طریق مراجعه به شعبه و یا سیستمهای الکترونیکی مانند اینترنتبانک و موبایلبانک عملیات انتقال وجه را انجام دهد. برای استفاده از ساتنا فعلا کارمزدی دریافت نمیشود. شخص انتقال دهنده حتما میبایست شماره شبا حساب مقصد و نام صاحب حساب را بداند. سامانه ساتنا معمولا بین چند ثانیه تا نیم ساعت عمل میکند و وجه به حساب مقصد منتقل میشود. حداقل مبلغ انتقال وجه در این سامانه فعلا ۱۵ میلیون تومان است و سقف ندارد، مگر اینکه بانکها در سامانههای الکترونیکی خود سقف و کف خاصی برای آن در نظر بگیرند. البته قطعا کف در نظر گرفته شده نمیتواند از مبلغ ۱۵ میلیون تومان کمتر باشد.
سامانه سحاب
سحاب مخفف سامانه حواله الکترونیکی بین بانکی است. مشتریان میتوانند از طریق این سامانه از یک کارت بانکی به کارت بانکی دیگر انتقال وجه انجام دهند. سقف انتقال وجه در هر روز از هر کارت ۱۵ میلیون تومان است. سقف انتقال وجه از داخل شعبه ۱۵ میلیون تومان و سقف انتقال وجه از طریق دستگاه عابر بانک ۳ میلیون تومان است. به عنوان مثال اگر کسی از دستگاه عابر بانک مبلغ ۲ میلیون تومان انتقال انجام داد، در آن روز در صورت مراجعه به شعبه میتواند تا مبلغ ۱۳ میلیون تومان انتقال انجام دهد و در هر صورت مجموع انتقال از دستگاه و شعبه در یک روز بیش از ۱۵ میلیون تومان نمیتواند باشد. انتقال وجه از طریق سیستم سحاب با توجه به مبلغ و متفاوت بودن بانک مبدا و مقصد از ۵۰۰ تومان تا ۱۹۰۰ تومان کارمزد دارد (این کارمزد در آینده ممکن است تغییر کند) البته در بسیاری از بانکها انتقال کارت به کارت همان بانک بدون کارمزد است.
سررسید شده
در ادبیات بانکی به اقساطی سررسید شده میگویند که از زمان سررسید آن گذشته است، یعنی نکول اتفاق افتاده و بدهکار آن را به بانک بازپرداخت نکرده، اما هنوز مدت سه ماه از سررسید اقساط نگذشته است.
در این حالت قرارداد بانکی هنوز جاری است ولی اقساط آن سررسید شده است.
به عنوان مثال در نظر بگیرید شخصی وامی را از بانک دریافت کرده است که میبایست اقساط آن را طی ۱۲ قسط در انتهای هر ماه بپردازد.
قسط اول فروردین ماه و قسط آخر اسفند ماه است. فرد اقساط فروردین، اردیبهشت و خرداد را به بانک بازپرداخت کرده اما نمیتواند قسط تیر ماه را بازپرداخت کند. در این حالت، در اول مردادماه قسط مربوطه حالت سررسید شده پیدا میکند و قرارداد کماکان جاری است.
در اول شهریورماه اقساط ماههای تیر و مرداد حالت سررسید شده دارند و باز هم قرارداد جاری است. اما در اول مهرماه قرارداد از حالت سررسید شده خارج شده و کل اقساط به حالت سررسید گذشته تبدیل میشوند.
سررسید گذشته
در ادبیات بانکی به اقساطی سررسید گذشته میگویند که از زمان سررسید یکی از اقساط حداقل ۲ ماه گذشته است و نکول اتفاق افتاده و بدهکار هنوز آن را به بانک بازپرداخت نکرده است، اما هنوز مدت ۶ ماه از سررسید اقساط نگذشته است. در این حالت قرارداد بانکی تبدیل به سررسید گذشته میشود ولی هنوز معوق نشده است.
به عنوان مثال در نظر بگیرید شخصی وامی را از بانک دریافت کرده است که میبایست اقساط آن را طی ۱۲ قسط در انتهای هر ماه بپردازد.
قسط اول، فروردینماه و قسط آخر، اسفندماه است. فرد اقساط فروردین، اردیبهشت و خرداد را به بانک بازپرداخت کرده اما نمیتواند قسط تیرماه را بپردازد. در این حالت، در اول مهرماه کلیه اقساطی که از سررسیدشان گذشته است بهطور مستقیم وارد سرفصل سررسید گذشته میشوند. یعنی اقساط آخر تیرماه، آخر مردادماه و آخر شهریورماه وارد سرفصل سررسید گذشته میشوند و در این حالت قرارداد نیز سررسید گذشته محسوب میشود.
در اول آبان قسط آخر مهرماه نیز به سررسید گذشته وارد میشود و به همین منوال کلیه اقساط تا قسط آخر دیماه، هرزمان که تاریخ از سررسید آنها یک روز رد شد، مستقیما به سرفصل سررسید گذشته منتقل میشوند.
در اول بهمن ماه دیگر قرارداد از حالت سررسید گذشته خارج شده و کل اقساط به حالت معوق در میآیند.
سفته بازی
تعریف: سفتهبازی به فعالیت خرید و فروشی میگویند که افراد با تحمل ریسک بالا و به امید کسب سود انجام میدهند. در عملیات سفتهبازی عموماً ریسک از دست دادن تمام یا بخشی از سرمایه بسیار بالاست و نسبت آن با احتمال دریافت سود بیشتر است اما این گونه فعالیتها معمولاً کوتاه مدت هستند.
سفتهبازی عموماً در مقابل سرمایهگذاری قرار میگیرد. در حالی که سرمایهگذاران دید بلندمدت دارند و نسبت ریسک از دست دادن سرمایه به بدست آوردن سود، یک نسبت منطقی است، سفتهبازان دید کوتاهمدت داشته و اصل سرمایه برایشان اهمیت کمتری دارد و در نتیجه با ریسک بیشتری تصمیمگیری میکنند.
سفتهبازان در دنیا اغلب در بازارهای بورس و اوراق بهادار یا طلا و ارز فعالیت میکنند و کمتر به کالاهای واقعی میپردازند.
سود ساده و مرکب
در محاسبهی سود ساده، تنها به اصل مبلغ سرمایهگذاری سود تعلق میگیرد. فرمول محاسبهی سود در این حالت ساده است:
مدت × نرخ سود × سرمایه = سود ساده
اما سود مرکب به این ترتیب است که به سود سرمایهی شما نیز سود تعلق میگیرد و گویی سودِ سود هم دریافت میکنید. در محاسبهی سود مرکب از فرمولهای گوناگونی استفاده میشود که در آنها عوامل مختلفی اثرگذارند، مثلا دورههای پرداخت. هرچه تعداد دورههای پرداخت بیشتر باشد، سود بیشتری به پول تعلق میگیرد. (در تئوری سود دقیقهشمار و حتی لحظهشمار هم وجود دارد، اما در عمل و در حال حاضر سود روزشمار بهترین حالت دریافت سود است.)
بهطور مثال اگر ۱۰۰ هزار تومان از پول خود را با سود سالانهی ۲۰% و دورههای پرداخت سه ماهه سپردهگذاری کنید، سود بیشتری نسبت به حالتی خواهید داشت که همان ۱۰۰ هزار تومان را با سود سالانه ۲۰% و پرداختهای سالانه سپردهگذاری کنید.
فرمول کلی محاسبهی سود مرکب به صورت زیر است:
سهام
تعریف: سرمایه هر شرکت سهامی به قسمتهایی مساوی تقسیم میشود که به هریک از این قسمتها یک سهم گفته میشود. در واقع سهم نوعی ورقه بهادار هست که دارنده آن به همان نسبتی که سهام در اختیار دارد، در مالکیت شرکت و بنگاه تولیدی، درآمدها و داراییهای آن شرکت شریک است.
شرکت سهامی، شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام، محدود به مبلغ اسمی سهام آنهاست.
به طورکلی دو نوع اصلی سهام وجود دارد: سهام عادی و سهام ممتاز.
سهام عادی، یک نوع دارایی مالی است که نشان دهنده مالکیت در شرکت است. صاحبان سهام عادی مالک درصد مشخصی از یک شرکت بوده و درصد معینی از سود شرکت، و مزایای دیگری که به سهامداران تعلق میگیرد را دریافت خواهند کرد. بعضی از ویژگیهای سهام عادی عبارتند از: حق مالکیت، مسئولیت محدود سهامداران، حق رای، کنترل شرکت و حق تقدم در خرید سهام جدید.
یکی از مهمترین ویژگیهای سهام عادی این است که صاحبان آن دارای مسئولیت محدود هستند. به طور مثال اگر شرکتی ورشکسته و فروخته شود و نتواند جوابگوی همه طلبکاران باشد، بستانکاران نمیتوانند صاحبان سهام عادی را تحت پیگرد قرار دهند و مسئولیت سهامداران منحصر به سرمایهای است که در شرکت گذاشتهاند.
سهام ممتاز، نوعی سهم که از سود مشخصی برخوردار است. به عنوان مثال سهام ممتازی که دارای سود ده درصد بوده و ارزش آن ۱۰۰۰ریال است در آخر سال مالی ۱۰۰ ریال سود دریافت خواهد کرد. سهام ممتاز از نظر پرداخت سود بر سهام عادی اولویت داشته و پس از پرداخت سود سهام ممتاز، سهام عادی سود دریافت خواهد کرد. معمولا سهام ممتاز دارای حق رای نیست.
انواع سهام ممتاز
۱-سهام ممتاز قابل تبدیل به سهام عادی: دارندگان سهام ممتاز قابل تبدیل، حق دارند در صورت تمایل، سهام ممتاز خود را به سهام عادی تبدیل کنند که نرخ تبدیل این سهام( تعدا سهام عادی در قبال سهام ممتاز) از قبل تعیین شده و مورد توافق قرار گرفتهاست.
۲-سهام ممتاز قابل بازخرید: شرکتی که این نوع سهام منتشر میکند، در هر زمان که بخواهد میتواند آنها را بازخرید کرده و از دور خارج کند. معمولا قیمت بازخرید این سهم از قیمت فروش یا ارزش اسمی آنها بیشتر است.
۳-سهام ممتاز مشارکتی: شرکتی که سهام ممتاز مشارکتی منتشر میکند به خریداران سهام این حق را میدهد که پس از دریافت میزان معینی سود سهام، در تقسیم سود با صاحبان سهام عادی سهیم شوند یا مشارکت کنند. کسی که دارای سهام ممتاز مشارکتی است فقط زمانی حق مشارکت در سود اضافی شرکت را دارد که صاحبان سهام عادی میزان معینی سود سهام دریافت کرده باشند.
۴-سهام ممتاز جمعشونده: یکی از راههایی که شرکت میتواند در زمان بحران مالی مشکل نقدینگی خود را حل کند این است که پرداخت سود سهام را به تعویق بیندازد،اگر سهم از نوع جمعشونده باشد شرکت حق پرداخت هیچ سودی را به سهامداران عادی نخواهد داشت، مگراینکه سود سهام ممتاز انباشته شده در سالهای قبل را بپردازد.
سهام مجاز و انتشاریافته: تعدا سهامی که شرکت بدون تغییر اساسنامه یا اصلاح اساسنامه حق دارد منتشر کند سهام مجاز (ثبت شده) و آن تعداد از سهام مجاز را که منتشر میشود، سهام منتشرشده مینامند.
سهام خزانه(سهام بازخرید شده): شرکت ممکن است تعدادی از سهام منتشر شده خود را بازخرید کند که به آن سهام بازخرید شده یا سهام خزانه گفته میشود.
سهام در دست سهامداران: به تعداد سهام باقیمانده در دست مردم (تعداد سهام منتشر شده منحای تعداد سهام بازخرید شده) سهام در دست سهامداران گفته میشود.
اوراق بهادار: اسناد مالی هستند که نشاندهنده حق و حقوق دارنده سند (اوراق) ، بر قسمت معینی از جریانات نقدی ناشر(منتشر کننده آن اوراق) است.
صورت مالی
صورتهای مالی نشاندهنده عملکرد مالی شرکت هستند. هر شرکتی اطلاعات مالی خود را در قالب صورت مالی ارائه میدهد. مثلا شما با مطالعه صورتمالی حسابرسی شدهی یک شرکت بورسی میتوانید بفهمید که موجودی نقد آن شرکت چقدر است، و یا چه میزان از داراییهای شرکت مربوط به زمین یا مواد اولیه است. با توجه به ضرورت افشای اطلاعات برای سهامداران، شرکتهای بورسی موظفند صورتهای مالی خود را هر ساله و یا حتی در بازههای زمانی کمتر ارائه دهند. (صورتهایمالی همهی شرکتهای بورسی در سامانه کدال موجود است) ولی شرکتهای سهامی خاص و مسئولیتمحدود، وظیفهای برای افشای عمومی اطلاعات ندارند.
صورتهایمالی به دو دسته حسابرسی شده و حسابرسی نشده تقسیم میشوند. صورتهای مالی حسابرسی شده توسط حسابرس بررسی شدهاند و نظر حسابرس در مورد اطلاعات مندرج در بندهای صورت مالی در ابتدای صورت مالی ارائه شده است. این در حالی است که صورتهای مالی حسابرسی نشده توسط حسابرس بررسی نشدهاند و اطلاعات مندرج در آنها بر اساس اظهارات شرکت است.
موارد زیر صورتهای مالی مهم و اصلی شرکتها هستند:
- ترازنامه ( شامل داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام )
- صورت سود و زیان ( شامل هزینهها و درآمدها، سود/زیان های شرکت در طول دوره مشخص )
- صورت جریان وجوه نقد ( شامل خلاصهای از جریانات نقدی حاصل از عملیات، سرمایهگذاری و فعالیتهای تامین مالی در طول دوره مشخص )
- صورت سود و زیان جامع
صکوک
تعریف: صکوک از صَک به معنی چک یا اعلامیه بدهکار است (صَک معادل عربیِ کلمهی چک است) و به یک فعالیت واقعی و فیزیکی اقتصادی مرتبط میشود و شخصی که این اوراق را میخرد، میپذیرد که سهمی از درآمد آن فعالیت به ایشان اختصاص یابد.
در حقیقت صکوک معادل اسلامی اوراق قرضه است، به این معنا که شخص قرضی را به کسی میدهد و به جای آن اوراق دریافت میکند و در ازای قرضی که داده است به صورت ماهانه یا سالانه نسبت خاصی از درآمد کار مورد نظر را دریافت مینماید.
این اوراق دارای بازده ثابت به اضافه سهمی از سود یا زیان ناشی از سرمایهگذاری است؛ که درصد سود و زیان میتواند ثابت یا شناور باشد. لذا بازده صکوک مقدار ثابتی نیست و بر حسب ارزش واقعی محاسبه میگردد .
**معمولا ریسکهایی بر صکوک وارد است که از طریق بیمه کردن اموال قرض گیرنده میتواند پوشش داده شود.
انواع
- اوراق قرضالالحالحسنه
- اوراق وقفی
- اوراق اجاره
- اوراق مرابحه
- اوراث استصناع
- اوراق سلف
- اوراق منفعت
- اوراق جُعاله
- اوراق مشارکت
- اوراق مضاربه
- اوراق مزارعه
- اوراق مساقات
- اوراق مشتقه
در حال حاضر در کشورهای اسلامی مهمترین و پرطرفدارترین اوراق صکوک، اوراق اجاره است که قرضگیرنده طی یک قرارداد اجاره تبعی، اموال و دارایی فعالیت خود را به اشتراک می گذارد.
ط - ظ - ع - غ - ف - ق - ک - گ
فیش حقوقی
اقلام فیش حقوقی
حق اولاد و عائلهمندی
طبق قانون مدیریت خدمات کشوری، افرادی که در یک دستگاه اجرایی خدمت می کنند یا به عبارتی کارمند دولت هستند طبق شرایطی حق عائلهمندی و اولاد دریافت خواهند کرد.
کمک هزینه عائلهمندی و اولاد به کارمندان مرد شاغل و بازنشسته و وظیفهبگیر تعلق میگیرد.
کارمند زن نیز در صورت داشتن شرایط زیر می تواند از کمک هزینه عائلهمندی و اولاد استفاده کند:
۱-همسر نداشته باشد ۲-همسر او معلول یا از کار افتاده کلی باشد ۳-به تنهایی مخارج فرزند خود را تامین کند
شرایط پرداخت حق اولاد
۱٫حق اولاد به سه فرزند تعلق میگیرد و به فرزند چهارم حق اولاد پرداخت نمیشود.
۲-فرزند می تواند تا سن ۲۵سالگی از حق اولاد استفاده کند به شرطی که ادامه تحصیل دهد و شاغل نباشد.
۳-فرزند در صورتی که شاغل باشد حق اولاد دریافت نخواهد کرد حتی اگر سن او کمتر از ۲۵ سال باشد.
۴-دختران به شرط نداشتن همسر از حق اولاد برخوردار خواهند بود حتی اگر سن آنها بیشتر از ۲۵سال باشد.
اضافه کار
به مقدار زمان کاری گفته می شود که شخص علاوه بر ساعات عادی کار خود براساس قانون یا توافق صورت گرفته میان کارگران با کارفرمایان یا نمایندگان آنها انجام میدهد.
کسور بازنشستگی
درصدی از حقوق و مزایا است که بر حسب مقررات برای تامین پوشش بازنشستگی صندوق بهصورت ماهانه به صندوق بازنشستگی کشوری واریز میشود. درصدی از این وجوه توسط کارکنان و درصدی هم توسط کارفرمایان (دستگاههای محل اشتغال کارکنان) پرداخت میشود.
قولنامه
فرض کنید شما قصد خرید ماشین را دارید اما در حال حاضر شرایط خرید برای شما مهیا نیست؛ مثلا توانایی پرداخت پول به صورت یکجا را ندارید یا فروشنده در حال حاضر توانایی تحویل ماشین به شما را ندارد، اما با این حال هردو تمایل به معامله دارید، در این حالت توافقات خود را روی کاغذ مینویسید، به این ترتیب بین شما و فروشنده قولنامه امضا شده است.
همانطور که از واژهی قولنامه پیداست، در قولنامه بین خریدار و فروشنده یک سری قول و قرارهایی امضا شده است که بر اساس آن، فروشنده حق ندارد مال را به شخص دیگری بفروشد، در مقابل خریدار نیز باید تا مدت زمان تعیین شده در قولنامه، مبلغ توافق شده را بپردازد. هر چند قولنامه در دادگاه معتبر است و هر دو طرف پس از امضای قولنامه ملزم به اجرای تعهدات هستند ولی شما نباید پس از امضای قولنامه معامله را تمام شده بدانید و سایر مراحل اداری(مثل سند زدن) را انجام ندهید. تا زمانی که سند به نام شما نشده باشد، شما مالک آن مال محسوب نمیشوید.
وجه التزام قولنامه:
وجه التزام قولنامه به این منظور تعبیه شده است که اگر هرکدام از طرفین معامله به تعهدات خود عمل نکند، حق و حقوق طرف مقابل ضایع نشود. برای وجه التزام سه حالت زیر اتفاق میافتد:
- خریدار و فروشنده برای روز مشخصی در دفترخانه قرار میگذارند، هر کدام از طرفین که در محل توافق شده حاضر نشد، به ازای هر روز تاخیر باید مبلغی را بپردازد.
- اگر هر کدام از طرفین معامله به تعهدات خود عمل نکند معامله لغو شده و طرف دیگر وجه التزام را دریافت خواهد کرد.
- اگر هر کدام از طرفین معامله به تعهدات خود عمل نکند طرف دیگر وجه التزام را دریافت میکند اما معامله به قوت خود باقی است و لغو نمیشود.
ل - م - ن - و - ه - ی
مبایعه نامه
تعریف: مبایعهنامه نوعی قرارداد است که مطابق آن بیع انجام شده و مال به شخص دیگری فروخته میشود. عرفا به قراردادی که فروشنده و خریدار (بایع و مشتری) تنظیم نموده و طبق آن قرار است به ازای عوض یا بها یا قیمت، مالی فروخته شود مبایعهنامه یا بیعنامه میگویند.
مبایعهنامه در سه نسخهی عینا مشابه تنظیم شده (به وسیله کاربن یا به صورت پرینت شده) و یک نسخه در اختیار خریدار، یک نسخه در اختیار فروشنده و یک نسخه از آن نیز در اختیار متصدی بایگانی قرار میگیرد که این نسخه تا ۵ سال بایگانی خواهد شد تا در مواقع اضطرار به آن رجوع شود.
مبایعهنامه املاک باید در سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور ثبت شده و کد رهگیری آن اخذ شود. همچنین مبایعهنامه باید دارای هولوگرام معتبر باشد.
مبایعهنامه میبایست به وسیله متصدی معاملات (و یا مباشر آن) ممهور به مهر دارای جواز کسب و مُمضی به امضای شخص حقوقی و تأیید کننده اصالت قرارداد و اسناد و هویت طرفین باشد.
تفاوت قولنامه و مبایعهنامه:
همانطور که توضیح داده شد هرگاه طرفین اعلام کنند که حاضر هستند در زمان مشخص و تحت شرایطی خاص معامله را انجام دهند و صرفا وعدهی بیع به یکدیگر داده و قول انجام معامله را بدهند، بدون آنکه در حال حاضر بیع صورت بپذیرد، قولنامه نوشته شده است.
اما در شرایط دیگری که در قرارداد حاضر خریدار و فروشنده قصد انجام معامله را دارند و بیع صورت میپذیرد و روی همه شرایط توافق شده و مکتوب شده باشد، مبایعهنامه نوشته شده است. پس از نوشتن مبایعهنامه مالکیت از فروشنده به خریدار منتقل شده است، این در حالی است که در قولنامه این اتفاق نیفتاده و قرار است در آینده رخ دهد.
قولنامه علیرغم مزایایی که دارد در شرایطی میتواند منجر به بروز اختلافات شود. فرض کنید شما ملکی را قولنامه کردهاید و هنوز مالک آن نشدهاید و در همین حال این ملک را به شخص دیگری میفروشید. (در حالی که هنوز مالک حقیقی آن نیستید) حال فرض کنید این ملک که در تصرف فروشنده بوده، دچار آتشسوزی شده باشد، در این حالت شما مالی را فروختهاید که صاحبش نبودهاید و در حال حاضر وجود ندارد.
مشکوکالوصول
در ادبیات بانکی به قراردادی مشکوک الوصول میگویند که از زمان آخرین بازپرداخت انجام شده، حداقل ۱۸ ماه گذشته باشد و نکول اتفاق افتاده و بدهکار هنوز قسط خود را به بانک بازپرداخت نکرده است.
در این حالت قرارداد بانکی تبدیل به مشکوک الوصول میشود و این آخرین طبقه تسهیلات است.
به عنوان مثال در نظر بگیرید شخصی در اسفندماه سال ۹۴ وامی را از بانک دریافت کرده است که میبایست اقساط آن را در ۲۴ قسط (طی دوسال) در انتهای هر ماه بپردازد. قسط اول فروردینماه سال ۹۵ و قسط آخر اسفند ماه سال ۹۶ است. فرد اقساط فروردین و اردیبهشت ۹۵ را به بانک بازپرداخت کرده اما نمیتواند اقساط پس از آن را بپردازد. (اکنون اول آذر سال ۹۶ است و فرد از خرداد ۹۵ بازپرداختی نداشته)
در این حالت کلیه اقساط (اعم از آنهایی که تاریخ سررسیدشان گذشته و آنهایی که تاریخ سررسیدشان نگذشته)، پس از طی مراحل سررسید شده، سررسید گذشته و معوق، در تاریخ اول آذرماه سال ۹۶، وارد سرفصل و طبقه مشکوک الوصول میشوند.
* طبق قانون اگر ۴۰% یک قرارداد مشکوکالوصول شود، کل مطالبات و تسهیلات مشکوکالوصول بهحساب آمده و هیچ نهاد مالی حق دادن تسهیلات به آن شخص حقیقی یا حقوقی را ندارد.
معوق
در ادبیات بانکی به اقساطی معوق میگویند که از زمان سررسید یکی از اقساط حداقل ۶ ماه گذشته و نکول اتفاق افتاده و بدهکار هنوز آن را به بانک بازپرداخت نکرده است، اما هنوز مدت ۱۸ ماه از سررسید اقساط نگذشته است.
در این حالت قرارداد بانکی تبدیل به معوق میشود ولی هنوز مشکوکالوصول نشده است.
بهعنوان مثال در نظر بگیرید شخصی وامی را از بانک دریافت کرده است که میبایست اقساط آن را طی ۱۲ قسط در انتهای هرماه بپردازد.
قسط اول، فروردینماه و قسط آخر، اسفندماه است. فرد اقساط فروردین، اردیبهشت و خرداد را به بانک بازپرداخت کرده اما نمیتواند قسط تیرماه را بپردازد. در این حالت، در اول مهرماه کلیه اقساطی که از سررسیدشان گذشته است به طور مستقیم وارد سرفصل سررسید گذشته میشوند. یعنی اقساط آخر تیرماه، آخر مردادماه و آخر شهریور ماه وارد سرفصل سررسید گذشته میشوند. اگر اقساط تا اول بهمنماه پرداخت نشود، کلیه اقساط از تیرماه تا دیماه وارد حالت معوق میشود و در این حالت قرارداد نیز معوق محسوب میشود.
نکول
تعریف: نکول یک واژهی عربی است که معادل انگلیسی آن Default بوده و به معنی قصور یا کوتاهی کردن است.
در اصطلاح مالی زمانی که بدهکار امکان پرداخت تمام یا بخشی از بدهی خود را نداشته باشد (به صورت خواسته یا ناخواسته) اصطلاحا میگویند نکول انجام شده است.
در خصوص وامها و تسهیلات بانکی زمانی که وام گیرنده یک یا چند قسط از اقساط را بازپرداخت نکند در مقابل تعهد خود به بانک نکول انجام داده است.
نکول در طبقهبندی بانکی انواع و اقسامی دارد. اقساط سررسید شده، اقساط سررسید گذشته، اقساط معوق و اقساط مشکوک الوصول
نکول در قراردادهای آتی (Futures) و امکان خرید یا امکان فروش (Option) هم اتفاق میافتد که در واقع زمانی است که یکی از طرفین قرارداد (فروشنده یا خریدار) به تعهدات خود در سررسید عمل نکند. در این حالت می گویند قرارداد نکول شده است.
هزینه فرصت
تعریف: به بیان ساده یعنی هزینهی بهترین فرصت یا گزینهی از دست رفته. در حقیقت به معنی پول، ارزش یا سایر منافعی است که در نتیجهی انتخاب یک گزینه و کنار گذاشتن یک گزینهی دیگر(که در بین گزینهها بهترین است) از دست میرود. از آنجا که هر منبع(مثل زمین، پول و حتی زمان) میتواند به شیوههای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد، هر اقدام، انتخاب و یا تصمیمی، هزینه فرصتهای مختص به خود را دارد. بنابراین برخلاف سایر هزینهها، هزینه فرصت تنها با واحدهای پولی محاسبه نمیشود و شامل مفاهیمی مثل لذت و مطلوبیت نیز هست.
مفهوم هزینه فرصت با مفهوم بده-بستان (trade off) گره خورده است. محدودیت منابع(پول، زمان و …) باعث میشود نتوانیم منابع را بهطور همزمان بین گزینههای مختلف تقسیم کنیم و در نتیجه ناچار به انتخاب یک گزینه و کنار گذاشتن سایر گزینهها هستیم. در حقیقت همهی ما بهطور روزانه در حال انتخاب بین گزینههای مختلف و مقایسهی هزینهها و منافع هریک از آنها هستیم و میدانیم که برای بهدست آوردن یک گزینه ناچارا باید گزینههای دیگر را از دست بدهیم. این مفهوم بده-بستان یا trade off نام دارد و هزینهای که در نتیجهی انتخاب یک گزینه و کنار گذاشتن دومین گزینهی مطلوب متحمل میشویم، هزینه فرصت آن است.
بهطور مثال برای بهدست آوردن پول بیشتر باید بیشتر کار کنیم که این یعنی باید ساعات کمتری بخوابیم. پس بین خوابیدن و درآمد بیشتر یک بده-بستان وجود دارد و هزینه فرصت یک ساعت بیشتر خوابیدن برابر یک ساعت دستمزد یا کسری حقوق است.
چند مثال از هزینه فرصت
– هزینه فرصت تماشای تلویزیون در ساعت ۸ شب، برابر منفعتی است که از مطالعه میتوانستید بهدست آورید.
– هزینه فرصت رفتن به دانشگاه برابر درآمدی است که با کار کردن با مدرک دیپلم میتوانستید کسب کنید.
– هزینه فرصت قطع درختان جنگل و استفاده از چوب آنها برابر لذتی است که مردم از تماشای جنگل دستنخورده میبرند.
– هزینه فرصت یک ساعت بیشتر خوابیدن در روز کاری برابر کسری حقوق شما به ازای یک ساعت تاخیر است.
– هزینه فرصت رفتن به یک مسافرت یکروزه در آخر هفته برابر دستمزد اضافهکاری است که در صورت کار کردن بهدست میآوردید.
– هزینه فرصت سپردهگذاری ۴۰ میلیون تومان در بانک مسکن به مدت یکسال (برای در یافت وام مسکن یکم) ، برابر سود روزشمار این مقدار پول در یکسال است. (با نرخ ۱۵% سالانه، رقمی حدود ۶ میلیون و ۴۷۰ هزار تومان)
یارانه
هرنوع کمک و اعانه به بخشی از اقتصاد، اعم از کمک مالی یا غیرمالی را سوبسید یا یارانه میگویند. یارانه در دنیا عموماً به تولیدکنندگان پرداخت میشود تا بتوانند توان رقابتی خود را در مقایسه با دیگر کشورها حفظ کنند.
یارانه معمولا باعث ازبین رفتن بخشی از کارایی اقتصاد میشود اما در برخی موارد دولتها ترجیح میدهند کارایی بخشی از اقتصاد را از دست بدهند اما بخش دیگری از اقتصاد را با اعطای سوبسید یا یارانه حفظ کنند.
انواع
در سادهترین تقسیمبندی یارانهها را به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم طبقهبندی میکنند. (این نوع طبقهبندی در حسابهای ملی بهکار گرفته شده و در محاسبهی تولید ناخالص داخلی و ملی احتساب میشود.)
یارانه مستقیم: به معنی کمکهایی است که به صورت مستقیم به مصرفکنندگان اعطا میشود.
یارانه غیرمستقیم: به معنی کمکهایی است که به تولیدکنندگان یا صادرکنندگان پرداخت میشود.
تقسیمبندیهای دیگری نیز از یارانهها وجود دارد.
براساس مراحل پرداخت به کالا و خدمات (از تولید تا مصرف):
- مصرفی
- توزیعی
- تولیدی
- خدماتی
- صادراتی
براساس اهداف:
- اقتصادی
- توسعهای
- اجتماعی
- سیاسی
- فرهنگی